جرفی از آن هزاران

برای كشتی های بی حركت موج ها تصمیم می گیرند!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

باید دنبال شادی ها گشت . . .

غم ها خودشان ما را پیدا می کنند!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

همیشه دل تنگی به خاطر نبودن كسی نیست . . .

گاهی به خاطر بودن كسی است كه . . .

حواسش به تو نیست!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

سقوط تاوان پریدن با بعضی هاست!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

ازعصبانیت آدم هایی که همیشه مهربون هستند خیلی بترسید . . .

چون وقتی عصبانی می شوند . . .

دیگر نمی توانند لبخند بزنند!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

موفقیت برای اشخاص کم ظرفیت . . .

مقدمه ی گستاخی است!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

زمان آدم‌ها را دگرگون می‌کند اما . . .

تصویری را که از آن ها داریم ثابت نگه می‌دارد . . .

هیچ چیز دردناک‌تر از این . . .

تضاد میان دگرگونی آدم‌ها و ثبات خاطره ها نیست!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

آدم هایی که عشقشون رو مثل کانال تلویزیون عوض می کنند . . .

در آخر باید بنشینند و برفک تماشا کنند!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

خودمان را با جمله ی . . .

"تا قسمت چه باشد” گول نزنیم . . .

قسمت، اراده ی من و تو است!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

خیلی احمقیم اگر فکر کنیم . . .

آدم ها توی شوخی دلشون نمی شکنه!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

همیشه حرف از رفتن هاست . . .

کاش کسی با آمدنش غافل گیرمان می کرد!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

زمانی كه خاطره هایت . . .

از امیدهایت قوی تر شدند . . .

پیر شدنت شروع شده است!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

حسادت دوست، از رقابت دشمن بدتر است!!!

تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

دل من داند و من دانم و دل داند و من

خاک من گِل شود و گُل شکفد از گِل من

تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من

 

از شب حادثه هر بار دلم می گیرد

از شب حادثه هر بار دلم می گیرد

رفتی و بعد تو بسیار دلم می گیرد

درد هی درد، چه اندازه مگر جا دارد؟

پر شده سینه ی غمبار دلم می گیرد

می فشارم دل غمگین و هراسانم را

راه می افتم و بی یار دلم می گیرد

راه می افتم و با خاطره ی آغوشت

می شود مسئله تکرار دلم می گیرد

دوستت داشتم و تا به ابد دارم دوست

من از این حسرت دیدار دلم می گیرد

"چه رهاورد سفر دارم از این راه دراز"

جر غم و حسرت و سیگار دلم می گیرد

پشت دروازه ی شعرم شده پنهان غم من

آه از دفتر و خودکار دلم می گیرد

دستور تهیه ی یک غذای ساده و محلی راوری (آرت برشتو)

طرز تهیه یک غذای ساده و محلی راوری

آرت بِرِشتِو (art bereshtew)
در این پست دستور طبخ یک نوع غذای محلی راوری را برایتان شرح می دهم که ضمن ساده بودن، زمان کمی برای تهیه ی آن لازم است و بسیار مقوی هم می باشد.

البته شاید امروزه با وجود انواع فست فودها و خورش های رنگین،  دیگر کسی سراغ این غذای اصیل نرود ولی این دلیل نمی شود ما فرهنگ خود و نیاکانمان را به فراموشی بسپاریم. بنابراین همه وظیفه داریم تا جایی که برایمان مقدور است نسبت به حفظ و ترویج و توضیح آداب اجدادمان همت گماریم. امیدوارم توضیحاتی که در ادامه راجع به این غذا می دهم مفید بوده و بتواند قسمتی از دین بزرگی که نسبت به گذشتگان بر گردن دارم را ادا نماید.  

دوستدار همه ستاره سهیل

= = = = = = = = = = = = = = = = = = = =

و اما دستور طبخ "آرت بِرِشتِو"

ابتدا مقداری آرد گندم الک شده (مقدار آرد بستگی به تعداد افراد دارد و معمولا برای هر نفر یک فتجان آرد کافی است) را در قابلمه ای ریخته و چند قاشق روغن به آن اضافه می کنیم و روی حرارت ملایم قرار می دهیم تا تف خورده و مزه ی خامی آرد گرفته شود.

روغن مورد استفاده می تواند هر نوعی باشد از قبیل روغن مایع یا جامد معمولی، روغن دمبه گوسفند یا انواع دیگر روغن.

ضمن تف خوردن آرد، نمک، زردچوبه و ادویه ی لازم را به آن اضافه می کنیم. در ادویه ی مورد استفاده حتما این سه قلم "مَرزَنگو (مرزنجوش یا مرزنگوش)، شنبلیله و فلفل سیاه" باید وجود داشته باشد. طعم خوش غذا بستگی به نوع و مقدار مرزنگویی است که در آن استفاده می شود. مقداری هم رب گوجه به آن اضافه می کنیم. (به جای رب گوجه می توان از گوجه ی تازه که رنده شده باشد یا گوجه ی خشک کوبیده استفاده کرد.)

پس از این که این مواد با هم تف خوردند به مقدار لازم آب به آن اضافه می کنیم و صبر می کنیم کمی بجوشد و به قوام آید.

در ضمن جوشیدن غذا می توانیم به ازای هر نفر یک تخم مرغ در آن بشکنیم و در موقع سرو در ظرف هر نفر یک تخم مرغ می اندازیم.

اگر به تعداد کافی تخم مرغ وجود نداشته باشد، راه دیگری وجود دارد که همه به نسبت مساوی از تعداد کمتر تخم مرغ بهره ببرند. به این ترتیب که وقتی غذا در حال جوشیدن ملایم است، هر تعداد تخم مرغ که داریم (مثلا یکی یا دو تا) در سر آن ها را سوراخ کوچکی ایجاد می کنیم و از همین سوراخ کوچک محتویات داخل تخم مرغ شامل زرده و سفیده را به غذا اضافه می کنیم و مرتب به هم می زنیم تا تخم مرغ ها به صورت ذرات کوچکی در تمام غذا پخش شود. (به این کار شِفتِو (sheftew) کردن تخم مرغ می گویند) بعد از پختن تخم مرغ ها غذا آماده است.

نکته مهم این که تخم مرغ از مواد اصلی این غذا نیست و می توان غذا را بدون تخم مرغ هم سرو کرد.

باید توجه داشت حرارت در تمام مدت طبخ غذا باید بسیار ملایم باشد تا از سوختن آرد و سایر مواد آن جلوگیری شود.

در ضمن به این غذا "قاتِقِ آرتو" (qateq e artu) یا "قِتِقِ آرتو" (qeteq e artu) هم گفته می شده.

امیدوارم از پختن و خوردن غذایی به این سادگی لذت ببرید.

منتظر نظرات ارزشمند شما عزیزان هستم   

اشعار ناب و عاشقانه

پروانه شدم، بال زدم، سوخت دو بالم
ديوانه شدم، داد زدم، واي به حالم

بي خود شدم از خويش و از اين گردش ايام
نوميد و سر افكنده از اين طالع و فرجام

مستانه شدم، باده زدم گاه به گاهي
دل خسته ز مي، باز شدم غرق تباهي

خنديدم و گفتم شود از باده حذر كرد؟
از كوچه ی مستان به چنين حال گذر كرد؟

حال اين منم و حال من و سوخته بالي
ديوانه و بي خود شده اي، رو به زوالي

نوميدي و مستي، به چنين درد دچاري!
دل خسته اي و خنده كنان، باز خماري!

اين بار بسازم به همين بي پر و بالي
عاشق شوم و عشق رسانم به كمالي

 

بر من دگر آن بال و پر سوخته ننگ است
با بي پر و بالي است كه پرواز قشنگ است

 

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

در دل تنهای باران، من صدایت می کنم
بر عبور دیدگانت، جان فدایت می کنم

پاکی دریای دل، سهم من از یاد تو است
چتر دل را سایه بان غصه هایت می کنم

گر چه سهمم از تو اینک یک نگاه ساده است
در دلم با یک نظر، من، صد دعایت می کنم

شعرهای آشنایی، چون رسد بر چشم دل
با غزل های دلم، من با صفایت می کنم

حس باران می شوم چون بگذری از کوچه ام
من قرار دیدگانم را رهایت می کنم

بغض باران خورده ام را مینهم بر شانه ات
بال پرواز دلم را، در هوایت می کنم

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

آمدی تنها نباشم حیف تنها تر شدم
از یقین گفتی برایم، پاک بی باور شدم

ساده گفتی باورم کن! با تو می مانم ولی
رفتی و در شعر تو خط خورده ای دیگر شدم

باز هم در وحشت بی انتهای فاصله
با هجوم تلخ شب تا صبح هم بستر شدم

در میان شعله ی ناباوری ها سوختم
سوختم در لحظه های بی تو، خاکستر شدم

گفته بودی اولین بیت غزل های منی
حیف رفتی و دوباره مصرع آخر شدم

 

ضرب المثل های ملل دیگر

خانه ات را برای ترساندن موش آتش نزن!!!

ضرب المثل فرانسوی

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

گنج هایی که در قلب هستند، قابل سرقت نیستند!!!

ضرب المثل روسی

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

سند پاره می شود اما قول هرگز!!!

ضرب المثل هندی

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

عیب های دیگران را با انگشتان کثیف نشان نده!!!

ضرب المثل ایتالیایی

جرفی از آن هزاران

آدما به اندازه ی کمبودهاشون دیگران رو آزار میدن . . .

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

آن چه مردم را دانشمند می کند . . .

مطالبی نیست که می خوانند . .

بلکه چیزهایی است که یاد می گیرند . . .

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

هرگز شادی آدم ها را از میزان خنده هایشان نسنجید . . .

هرگز تنهایی آدم ها را از تعداد دوستانشان قضاوت نکنید . . .

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

سکوت هرکز اشتباه نمی کند . . .

و هرچه طولانی تر باشد، بهتر فضاوت می کند . . .

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

مردم می گویند: . . .

آدم های خوب را پیدا کنید و بدها را رها . . .

اما باید اینگونه باشد: . . .

خوبی را در آدم ها پیدا کنید . . .

و بدی آنها را نادیده بگیرید . . .

چون هیچ کس کامل نیست!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

به خاطر هیچ کس دست از "ارزش هایت” نکش . . .

چون زمانی که آن فرد از تو دست بکشد . . .

تو می مانی و یک "من” بی ارزش!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

آن هایی که در زندگیت نقشی داشته اند را دوست بدار . . .

نه آن هایی که برایت نقش بازی کرده اند!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

هیچ کس نمی تواند یک نفر را تغییر دهد . . .

اما هر شخصی می تواند دلیلی برای تغییر یک فرد باشد!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

همیشه یادمون باشه که نگفته ها رو می تونیم بگیم . . .

اما گفته ها رو هیچ وقت نمی تونیم پس بگیریم!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

چه ساده در میان گریه های خویش زاده می شویم . . .

و ساده تر از اون در میان گریه های دیگران می میریم . . .

و در میان این دو سادگی معمایی می سازیم به اسم زندگی!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

دوست بدار کسی را که دوستت دارد حتی اگر غلام درگاهت باشد . . .

و دوست مدار کسی را که دوستت ندارد حتی اگر سلطان قلبت باشد!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

اشک هایی که به افسوس گذشته می ریزی . . .

به اندازه ی ترسی که از آینده داری بی اهمیت است!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

بزرگی روحت را میان دستانت پنهان کن . . .

که بزرگ بودن . . .

در میان مردم کوچک سخت است!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

اشیا برای استفاده شدن و انسان ها برای دوست داشتن می باشند . . .

ولی افسوس امروزه . . .

از انسان ها استفاده می شود و اشیا دوست داشته می شوند!!!

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

این روزها دل گرمی می خواهم . . .

وگر نه چیزی که زیاد است سرگرمی است . . .

معرفی کابینه های دوران پهلوی (کابینه دوم محمد علی فروغی)

Image result for ‫محمد علی فروغی‬‎

 

در 22 شهریور 1312 هجری شمسی که مهدی قلی خان هدایت (مخبرالسلطنه) از نخست وزیری کناره گرفت یا کنار گذاشته شد، یک بار دیگر رضا شاه به محمد علی فروغی (ذکاءالملک)، دستور تشکیل کابینه را داد.

فروغی در 26 شهریور همان سال کابینه خود را به شرح ذیل معرفی کرد:

نخست وزیر:          محمد علی فروغی (ذکاءالملک)

وزیر جنگ:          جعفر قلی خان بختیاری (سردار اسعد) یا (سردار بهادر)، سرلشکر محمد نخجوان (امیر موثق)

وزیر طرق و شوارع:          رجب علی منصور (منصورالملک)

وزیر خارجه:          سید باقر کاظمی (مهذب الدوله)

وزیر پست و تلگراف:          محمد علی دولتشاهی، نظام الدین حکمت (مشارالدوله)

وزیر معارف:          علی اصغر حکمت

 وزیر داخله:          محمود جم

وزیر عدلیه:          سید محسن محلاتی (محسن صدر) یا (صدرالاشراف)

رئیس اداره کل صناعت و فلاحت:          مصطفی قلی بیات (صمصام‌الملک)

رئیس اداره کل تجارت:          علی اکبر بهمن، مظفر اعلم (سالارمظفر) و (سردار انتصار)

 

این کابینه در آذر ماه سال 1314 هجری شمسی به کار خود پایان داد.

 

بی دوست زشت است این جهان

وقتی که تنها می شوم، دنیا پر از غم می شود

در سینه دل می پژمرد، بر شاخه سر خم می شود

 

دیگر نگاهی مهربان، در دیده ی خورشید نیست

دیگر عروس آسمان، ماهی که می خندید نیست

 

گویی که تنهایی مرا، زندانی من می کند

یا جان غمناک مرا، بیزار از تن می کند

 

نه شور بازی کردنی، نه میل چیزی خوردنی

نه شوق جایی رفتنی، نه تاب جایی ماندنی

 

اما بنازم دوست را، با او بهشت است این جهان

زیبایی هر چیز از اوست، بی دوست زشت است این جهان

 

محمود کیانوش

از میان کلام بزرگان دنیا

ماهاتما گاندی می گوید:

اگر جرات زدن حرف حق نداری . . .

لااقل برای کسانی که نا حق حرف می زنند دست نزن . . .

 

Image result for ‫گاندی‬‎

ما که را گول زدیم؟؟؟

بی خودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود
بی خودی حرص زدیم سهممان کم نشود
ما خدا را با خود سر دعوا بردیم
و قسم ها خوردیم
ما به هم بد کردیم
ما به هم بد گفتیم
ما حقیقت ها را زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم
روی هر حادثه ای حرفی از پول زدیم
از شما می پرسم
ما که را گول زدیم؟

ضرب المثل های راوری (کلو کلو ت هسی)

ضرب المثلی بین قدیمی های راوری رایج بود ولی امروزه شاید کمتر از آن استفاده شود.

خلاصه ضرب المثل این بود:

"کِلِو کِلِو تِ هَسی" (kelew kelew te hasi)

اما کامل آن چنین بود:

"کِلِو کِلیو تِ هَسی، اَگِه بِتِری پیدا شُد تِ پَسی، اَگِه هِشکی پیدا نِشُد بازَم تِ هَسی"

(kelew kelew te hasi, age beteri peyda shod te pasi, age heshki peyda neshod bazam te hasi)

و اما اصل داستان این ضرب المثل از کجا پیدا شده؟

نقل می کنند در زمان قدیم نیز همانند عصر حاضر پدیده ی شوم بی شوهری و کمبود خواستگار وجود داشته.

برای دختری که به قول امروزی ها ترشیده بوده یا از وقت ازدواجش گذشته بوده از بد حادثه یک خواستگار کچل سمج پیدا می شود.

به این بنده خدای کچل در آن روستا یا شهر محل زندگی "کلو" می گفتند.

دختر که نمی خواسته همین خواستگار کچل یا کلو را نیز از دست بدهد و در ضمن دلش به دنبال خواستگارانی بهتر و خوشتیپ تر هم بوده، برای به دست آوردن دل این کچل بینوا این ضرب المثل را به کار برده است.

"کلو کلو ت هسی، اگه بتری پیدا شد ت پسی، اگه هشکی پیدا نشد بازم ت هسی"

یعنی ای کچل فعلا تو به عنوان خواستگارم هستی، اگر فرد بهتر و مناسب تری پیدا شد تو پست هستی و به درد نمی خوری ولی اگر هیچ کس پیدا نشد باز هم تو را به عنوان خواستگار قبول می کنم.

این مثل را اشخاصی برای خودشان به کار می برند یا در مورد افرادی به کار می رود که برای انجام کاری انتخاب می شوند ولی بعد از مدتی  شخص دیگری را به جای آن ها به کار می گمارند اما چون شخص جدید را مناسب آن کار نمی یابند یا به او کاری دیگر محول می کنند، باز سراغ همان فرد اول می روند و او را سر همان کار سابق بر می گردانند.

نمونه ی بارز این اتفاق در تیم ملی فوتبال عربستان چندین سال قبل به صورت مکرر اتفاق می افتاد.

شخصی در جمع فوتبالی های این کشور وجود داشت به نام "ناصر الجوهر" ایشان همیشه ی خدا دستیار مربیان خارجی تیم ملی فوتبال عربستان بود. (البته تا جایی که یاد دارم در مقطعی کوتاه به عنوان سر مربی تیم ملی فوتبال این کشور هم انتخاب شد) هر مربی خارجی که فدراسیون فوتبال عربستان از او ناراضی بود فوری برکنار می شد و "ناصر الجوهر" جای او را می گرفت. اما به محض انتخاب سر مربی جدید باز ناصر خان به عنوان دستیار بود. در این گونه موارد این ضرب المثل را در مورد "ناصر الجوهر" می توان به کار برد.

 

Image result for ‫خواستگار کچل‬‎

 

با امید حفظ و نگهداری فرهنگ بومی و اصیل شهرمان راور

بنده معتادم ولی معتادیم تریاک نیست

بنده معتادم؛ ولیکن مصرفم تریاک نیست
الکل و بنگ و حشیش و شیشه و کنیاک نیست

حالم از دود و دم و سیگار برهم می خورد
خونم امّا مطمئناً این قَدَرها پاک نیست

مصرفم روزی دو گیگ اینترنت پر سرعت است
قطع اینترنت برایم قابل ادراک نیست

احتیاج من به خواب و خور فراموشم شده
از نخوردن یا نخوابیدن مرا که باک نیست

ای دریغ از یک کتابی که بخوانم هفته ها
فرصتی دیگر برای «شاو» و «باسترناک» نیست

دیگر اصلاً سوی موسیقی ندارم هیچ میل
بحث سبکِ سنّتی یا پاپ و جاز و راک نیست

بنده معتاد فضاهای مجازی گشته ام
حجم تخریبش گمانم کمتر از تریاک نیست!

Related image

عاشقانه های شاعرانه

من نمی‌دانم جنون شعله ‌تاب کیستم؟
شاعر بد مستی چشم خراب کیستم؟

شور آتش‌ مشربی‌های کدامین شرقی‌ام؟ 
یک نفر با من بگوید آفتاب کیستم؟

ضجه‌هایم لرزه بر ارکان عرش افکنده‌ است 
من افاعیل قلم سوز کتاب کیستم؟

گریه‌ام خون در جگر می‌راند اینک سنگ را 
من دعای تا ابد نامستجاب کیستم؟

تیشه‌ها بر ریشه ی روحم بزن اما بگو 
شور شیرین شب شعر و شراب کیستم؟

من مجازات غم‌انگیز کدامین یاغی‌ام؟ 
چوبه ی دار سرِ پا در رکاب کیستم؟

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

صید دل کردی و افتادم به دامت می روی
باشد امّا هر چه را بردی، حرامت می روی

می روی آتش به جانم می زنی دیگر چرا؟
بوی سوز از دل رسیده بر مشامت می روی

دوستت دارم، فراوان چون شنیدم از لبت
گفتی و برگشتی امّا از کلامت، می روی

پشت و پهلویم ببین، از زخم خنجر کم پر است؟
تیغ را بیرون کشیدی از نیامت می روی

بعد از این من، یک قلم کاغذ، کناری جام زهر
می روی، پس زندگی باشد به کامت می روی

جواد کریمی

 

جدا کننده متن وبلاگ لاينر وبلاگ

 

درگیر دلت بودم و این رسم وفا نیست
در پاسخ احساس دلم، ظلم روا نیست

آشفته و غمگینم و این کار خودی بود
سهرابم و زخمی شده ام، لیک دوا نیست

استاد غزل های نو و ساز و نوازم
صد حیف که دیگر به سرم شورِ نوا نیست

دل مرده شدم کار من از حوصله رد شد
این عاشق دل مرده که محتاج هوا نیست


دشمن شده ای، طعنه و تزویر و لجاجت؟
من عاشق تزویر توام، گرچه بجا نیست

به بهانه دیروز!!!

دیروز روز مهمی در تاریخ و تقویم ایرانیان بود.

روز زن و روز مادر

روز ولادت بزرگ بانوی اسلام و ام ابیها خضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

اما ببینید یک زن چگونه و با چه زبانی از مردش که امید زندگیش است تعریف می کند:

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

زنى می گوید پس از 17 سال زندگی مشترک فهميدم مرد زیباترین موجودی است که توسط خداوند خلق شده است.
او همه چیز را در دستان خود قربانی می کند.
او جوانى و سلامت خود را به خاطر همسر و فرزندان خود قربانی می کند.
کسی كه نهايت تلاشش را می کند تا آینده ی فرزندانش را زيبا بسازد.
ولى در مقابل هميشه ، سرزنش مي شود.
اگر براى تفريح از خانه بيرون برود، مي گويند فردى لا ابالى است.
اگر در خانه بماند، مي گويند تنبل است.
اگر به خاطر اشتباه فرزندانش آن ها را سرزنش كند مي گويند فردي وحشی و خشن است.
اگر از كار كردن همسرش جلوگیری کند، مي گويند متكبر و سلطه گر است.
اگر از مادرش حرف شنوى داشته باشد، می گویند بچه ننه است.
اگر از همسرش حرف شنوى داشته باشد، می گویند زن ذليل است.
با این حال، پدر تنها مردى در جهان است که:
می خواهد فرزندانش در همه چیز بهتر از او باشد.
پدر کسی است که به فرزندانش عشق مى ورزد و حتى در نهايت نا اميدى از آنان، بهترين ها را برايشان از خداوند طلب می کند.
پدر کسی است که آزار فرزندانش را متحمل مي شود؛ چه در كودكى وقتى بر قدمانش پا مي گذارند و بازى مي كنند و چه در بزرگى وقتى بر دلش پا مى نهند!
پدر کسی است که بهترین چيزها را بلكه تمام آن چه كه دارد را به فرزندان خود مي بخشد.

اگر مادر به اجبار بچه های خود را 9 ماه در شكم حمل کند، پدر دغدغه ى فرزندانش را تمام عمر در نظر و فكر خود حمل مي كند.

حال دنيا خوب است زمانی که حال سرپرست خانواده خوب باشد.

پس اى فرزندان:
احترام والدين را سرلوحه ى زندگی و کار خويش قرار دهيد، زيرا عمق فداكاري هايشان را هرگز درك نخواهيد كرد.

خداوندا، گناهان ما را ببخش و والدين ما را قرين رحمت خود فرما.

آمین