عزیز من چرا دست از، سر من بر نمیداری؟
برای زندگی با تو، ندارم هیچ اصراری
عزیز من چرا دست از، سر من بر نمیداری؟
چگونه بگذرم از این، که گاهی سعی میکردی
مرا از پیش رویت مثل اَبروهات برداری؟
شبیه زلزله در بخت من افتادی از اول
که از این جسم و جان دیگر، نمانده هیچ آثاری
گذشت آنکه به سازت از، سر احساس رقصیدم
به هر کار تو تن دادم، بدون هیچ انکاری
تقاص خون مردم را، که خواهد داد؟ میدانی؟
برایت خودکشی کردند، آدمهای بسیاری
مرا مانند معتادی، به چشمت مبتلا کردی
نصیبم از تو یا اندوه، یا تشویش یا زاری!
درون هر خبر دنبال ردی از تو میگردم
برایم تا همیشه هم، چنان در صدر اخباری
دروغ از واژههای این، غزل بارید تا گفتم:
برای زندگی با تو ندارم هیچ اصراری
منبع:



سهیل بعد از شعرای یمانی پرنورترین ستاره آسمان است. وضعیت ستاره سهیل طوری است که پس از طلوع، تا ارتفاع کمی از افق بالا آمده، دوباره سر خم می کند و در افق پنهان می شود (غروب می کند). که اگر افق کاملا" باز باشد می توان آن را در مدت کوتاهی مشاهده کرد. دیدن ستاره سهیل کار ساده ای نیست، و مدت زمانی که این ستاره قابل مشاهده است بسیار کوتاه است.