چه ملوسی، چه ملنگی، چه قشنگی، چه لوندی
تو که دارندۀ آن خرمن گیسوی بلندی
چه ملوسی، چه ملنگی، چه قشنگی، چه لوندی
دل دیوانه به رخسار تو صد بوسه فشاند
که هویداست از آن دیده، که دیوانه پسندی
به جوانی رسد آن پیر سپید آمده مژگان
اگرش چشم سیاه تو کند وسوسه چندی
تو چه مهری، تو چه ماهی، تو چه میری، تو چه شاهی
تو چه نازی، تو چه نوشی، تو چه شهدی، تو چه قندی
به تراش خوش آن شانه و آن گردن زیبا
چه غزالی تو که رامت نکند تاب کمندی
تن پاکیزهتر از نرگس شاداب تو نازم
که بدان قامت پر غنچه، در آغوش پرندی
نه شگفت است گر از بوسۀ سوزان تو میرم
که بود بر در کندوی عسل، بیم گزندی
دل من پرتو لبخند بلورین تو خواهد
که ملول است ز گستاخی هر بیهده خندی
خنک آن لحظه که از بستر خوابت بربایم
تو به پشت من و، من پیش تو بر پشت سمندی
گل آغوش فریدون شو و جانش به لب آور
تو که از بوسه نوازشگر دلهای نژندی
فریدون توللی، مجموعه شعر شگرف، وسوسه

سهیل بعد از شعرای یمانی پرنورترین ستاره آسمان است. وضعیت ستاره سهیل طوری است که پس از طلوع، تا ارتفاع کمی از افق بالا آمده، دوباره سر خم می کند و در افق پنهان می شود (غروب می کند). که اگر افق کاملا" باز باشد می توان آن را در مدت کوتاهی مشاهده کرد. دیدن ستاره سهیل کار ساده ای نیست، و مدت زمانی که این ستاره قابل مشاهده است بسیار کوتاه است.