شعر طنز به مناسبت بارندگی و سیلاب های اخیر

دو درد اومد به جونم هر دو یک بار

غم سیل و غم مسئول بی عار

غم سیلاب را ما خود حریفیم

ولی لعنت به مسئولین بی عار

 

Image result for ‫سیل شیراز‬‎

شعر طنز به مناسبت بارندگی و سیلاب های اخیر

اندکی آهسته باران، فتنه انگیزش مکن

برکت خوب خدا هستی، بلا خیزش مکن

خرده خرده ما دعا کردیم تا نازل شوی

آمدی یک باره، سدها را تو سر ریزش مکن

چشم دهقانان بسی در انتظارت خشک شد

بی وفا این گونه بد، با کَرت و جالیزش مکن

نابسامانی در این جا جای خود خوش کرده است

جای دیگر رو و این جا را به هم ریزش مکن

خنجر شرقی و غربی قدر کافی خورده ایم

رعد و برقت کن غلاف و، بعد از این تیزش مکن

سیل غم از هر طرف بر ملتم باریده است

کاسه ی دل ها همه خون است، لبریزش مکن

دست بر دیوار، هم خُرد و کلان سُر خورده ایم

این زمین لیز است جانم، بیش از این لیزش مکن

عده ای گویند این ها امتحان ایزد است

امتحانم کن ولیکن، عبرت انگیزش مکن

رحم بر مردم نداری، رحم بر مسئول کن

سال نو او را جدا از مسند و میزش مکن

اندکی آهسته باران این جماعت خسته اند

سال نو در کام ایشان دهشت انگیزش مکن

محمد علی دهستانی بافقی با کمی تغییر

شعر طنز به مناسبت بارندگی و سیلاب های اخیر

ای خدا نیک و بد مردم ز توست

ای خدا مرهم ز تو کژدم ز توست

بار الها از همان روز ازل

ما همه پیر و جوان کور و کچل

ادعای ناتوانی کرده ایم

تا بخواهی بی زبانی کرده ایم

پرچم تسلیم را افراشتیم

پیش درگاه تو لنگ انداختیم

بارالها ما همه موش توایم

بندگان حلقه در گوش توایم

پس چرا بی مهریت آغاز شد؟

ناگهان سوراخ آبت باز شد؟

این چه باران بود ای عالیجناب؟

کز نزولش کرده ای گیتی خراب؟

گاه سیلی داخل میگون1 کنی

تا دل جمع کثیری خون کنی

گه کنی جابان2 و گه قزوین خراب

دسته گل ها می دهی هر جا به آب

ما که از آغاز گفتیم ای خدا

تو قوی ما حرف مفتیم ای خدا

پس چرا از بندگان بگسسته ای؟

بهر ما شمشیر را چپ بسته ای؟

تو ببین اطراف حوضت درز نیست؟

شیر آب انبار قدرت هرز نیست؟

بلکه در حوض تو درزی وا شده

نشت کرده عالمی دریا شده

گر چه از بار گنه شرمنده ایم

با همه این ها خدایا بنده ایم

تو در بی مهریت را چفت کن

شیر اب انبار خود را سفت کن

 

منبع:

کتاب گنجینه لطایف - چاپ هفتم - مولف م.فرداد – انتشارات بنیاد _ صفحات 259 - 260

پانویس:

1. در لغت نامه ی دهخدا آمده ‌است: میگون قصبه‌ای است جزء دهستان رودبار قصران بخش افجه ی شهرستان تهران، واقع در ۲۵ هزار گزی شمال افجه کنار راه شوسه ی شمشک به تهران. هوای کوهستانی سرد و خوبی دارد و در تابستان گردش گاه مردم تهران است.

2. جابان روستایی است واقع در ۷۵ کیلومتری استان تهران. مکانی است توریستی و گردش گری با هوای رتبه اول در ایران. این روستا دارای منطقه ی سبز به مساحت ۲۵۰۰۰ هکتار می باشد. روستای جابان دارای انواع میوه ها از جمله از بهترین سیب ها (سیب مرغوب دماوند)، هلو، خیار، گیلاس تکدانه و آلبالوی درجه یک می باشد.