دارم مسواک می‌زنم بابابزرگم دندون مصنوعیش رو آورده گذاشته تو جیب پیراهنم و می‌گه: پسرم! قربون دستت ، یه دستی به دندونای من هم بزن!

.

دوستم گفت: فقط پیاز می‌تواند اشک آدم را در بیاورد.

من هم براي این که ثابت کنم اشتباه گفته است ، با نارگیل زدم توي فرق سرش.

.

اگر یك موقع توي موقعیتی گیر کردین که یکی می‌خواست بکشتتون ، زودی بگین: بکش! بکش راحتم کن! معطل چی هستی؟ یالا لعنتی!

اين عبارت‌ها رو ياد بگيريد و پشت سر هم تكرار كنيد. توي همه‌ي فیلما امتحان خودشونو پس داده‌اند.

.

توجه کردین که هر کدوممون تا به حال حداقل یک بار تلاش کردیم کلید لامپ رو بین حالت خاموش و روشن نگه داریم؟

.

پدرها همیشه به پسرشون به عنوان یه فرصت دوباره برای جبران کارهایی که خودشون نتونستن انجام دهند ، نگاه می‌کنند.

.

از دوره‌ي نقاهت خیلی حوشم مياد و ازش راضی هستم. باور كنين اصلا هميشه به عشق همین دوره‌ي نقاهت مریض میشم!

.

یه پسرخاله دارم كه به باباش می‌گه پدر ، به مامانشم مي‌گه مادر. باور كنين وقتي می‌ریم خونه‌ي اونا انگار داریم فیلم هندی می‌بینیم!

.

طرف يه جوري می‌گفت: دوست دارم بچه‌ام پسر باشه که نسل بابام حفظ بشه و باقی بمونه كه انگاري باباش ببر مازندرانه!!!

.

یارو درس نخونده ، شغل درست و حسابي خم نداره ، پولی هم در بساط نداره ، يه خونه‌ي نقلي هم نداره و . . . خلاصه هیچی نداره.

وقتي ازش می‌پرسی ازدواج کردی؟

با اعتماد به نفس می‌گه: هنوز دم به تله ندادم!

يكي نيس بهش بگه: لامصب تو خودت تله‌ای! اونم چه تله‌اي!!!

.

از یه درسی نمره‌ام شده بود شش. رفتم پشت در اتاق استاد شايد بشه با خواهش و التماس نمره‌ي شش رو يه كاريش بكنيم.  شنيدم یه دختره داخل بود که با التماس می‌گفت: استاد! نیم نمره می‌خوام تا معدلم بالای 17 بشه.

من کلا بی‌خیال قضیه شدم. با خودم گفتم: بي‌خيال! کار اين دختره خيلي واجب‌تره و برگشتم و رفتم دنبال كار حودم!

.

دوستان عزيز! من می‌رم درس بخونم. اگه برنگشتم به پدر و مادر و خونوادم سلام برسونيد و بهشون بگید تا آخرین خونی که تو رگاش بود ادای درس خوندن در می‌آورد!