حمید حسینیان:

ماییم و دلی شکسته، شرمندۀ تو

غیرت، شده محتوای پروندۀ تو

امروز که دست مرگ را می‌گیری

جز نام "شهید"، چیست زیبندۀ تو؟

در سینۀ تو گرمی احساس علی است

آیین تو، آیین گل یاس علی است

ای غیرت ذوالفقار سرمایۀ تو!

دست تو صدای دست عباس علی است

بی‌تاب رهاییم، مجابم کن عشق!

در آتش خود شبی کبابم کن، عشق!

شایستۀ دار تو سری با من هست

با امضای خود انتخابم کن، عشق!

اندوه امیر بدر، سنگین آمد

چون ماتم شام قدر، سنگین آمد

بیدار شدیم، رادیو گفت: خبر

کوتاه، ولی چقدر سنگین آمد