انرژي ، و انتقال آن توسط انسان2
یکی از بحثهای مهم موفقیت این است:
تا جایی که میتوانید از آدم های منفی حذر کنيد و تا جایی که توانايي داريد به آدمهای مثبت بچسبيد.
چرا؟
چون انرژی آنها روی من و شما اثر میگذارد.
اگر آدم مثبت دیدی بايد چکار کنید؟ بايد بچسبيد بهش!
اگر هم آدم منفی دیدید ، بايد فرار كنيد و به او نزديك نشويد!
چون "افسرده دل ، افسرده کند انجمنی را"
يا با عرض معذرت و با عذرخواهي زياد ،
"اسب تازی گر ببندی چند روزي نزد خر ، رنگشان همگون نگردد ، طبعشان همگون شود"
وقتي یک ماه با یك آدم غرغرو راه برويد ، بعد از اين مدت ، خودت هم راه میروی و غر میزنی.
قدیم یك موضوعی بود به نام "مجاورت". اگر عارفی و یا پهلوانی بود ، عدهای به نام "مرید و نوچه" دور و بر اینها بودند. این مریدها و نوچهها هميشه حس خوبی داشتند. این حس خوب به خاطر چی بود؟
به دليل انرژی فوقالعاده مثبت آن عارف و پهلوان!
هالههای انرژی در پیرامون دو قسمت از بدن ما تراکم بیشتری دارند. چشمها و دستها.
دوست من! بدان زمانی که:
- حالم خوب نیست ،
- عصبانیم ،
- غر میزنم ،
چشمهای من دروازهی انتقال انرژی منفی هستند.
دوست من ، وقتی حالت خوب نیست ، حق نداری وارد خانه بشوید.
زيرا به محض اینکه شما با حالت منفی وارد خونه میشوید و شروع به سلام و احوالپرسي با دیگران میکنید ، انرژی منفی را از طریق چشمها به اعضای خانواده منتقل میکنید. نتیجه این میشود که نیم ساعت بعد یا دارید توي سر همدیگر میزنید و یا هر کدام خسته و کوفته و داغون در گوشهاي از خانه ولو شدهاید!
اول کیسهي زبالهي انرژیهای منفی را پشت در بگذاريد ، بعد وارد خانه شويد.
خانمی تعریف میکرد: "من یك گلدان گل در خانه داشتم كه آن را خیلی دوست داشتم. سفري 4 ماهه برايم پیش آمد که مجبور شدم به آمریکا بروم. به خواهرم گفتم در هنگامي كه من در مسافرت هستم ، هر روز بیا و این گلدان را آب بده. خواهرم نيز قبول کرد. من به سفر رفتم و در برگشت دیدم گلدان خشک شده! به خواهرم گفتم تو گلدان را آب ندادی و او میگه به خدا آب دادم!
من گفتم: من حق را به خواهرتان میدهم. قول میدهم که او به گلدان آب داده است.
بعد از خواهرش پرسیدم: خانم محترم ، خداییش وقتي از خانه که بیرون میآمدی و مسافتي طولانی را طي میكردی که به گلدان آب بدهید ، وقتي به نزديك گلدان ميرسيديد ، چپ چپ به آن نگاه نمیکردید؟
خواهرش گفت: دقیقا چنین حالتی داشتم.
گفتم: شما با انرژی منفی چشمت ، گل را خشک کردی!
بايد توجه داشت كه عکس این موضوع هم صادق است.
وقتی حالمان خوب است ، چشمهای ما دروازهي انتقال انرژیهای مثبت است.
پس هنگامي كه حالتان بد است ، به عزیزانتان نگاه نکنید.
و زماني كه حالتان خوب است ، تا میتوانید به عزیزانتان نگاه کنید.
هلند بزرگترین صادر کنندهی گل جهان است. دانشمندان هلندی در ارتباط با گلها و گياهان تستی را انجام دادهاند. براي انجام اين تست ، بچههای مهد کودکی را به مزارع گل بردند و به آنها گفتند: شما در مسیرهایی که بین ردیفهای گل وجود دارد بازی کنید و راه بروید و بدوید ولی به گلها صدمه نزنید.
پس از انجام تست مشاهده كردند جاهایی که بچهها را بردند و بچهها در آنجا بازی کردند ، گلهای آن محل ، هم با نشاطتر شدند و هم شادابتر و زودتر هم رشد کردند. نتیجهی تحقیقات را به دولت هلند اعلام کردند.
دولت هلند بخشنامهای به مهد کودکها داد که هر مهد کودک موظف است هفتهای یک روز ، مهد را تعطیل کرده و بچهها را به مراکز پرورش گل ببرد تا بچهها در آنجا بازی کنند.
دوستان عزیز ، به ياد داشته باشيد اگر حالمان خوب باشد ، چشمهای ما دروازهی انتقال انرژی مثبت است و اگر حالمان بد باشد ، دروازهی انتقال انرژی منفی است.
سهیل بعد از شعرای یمانی پرنورترین ستاره آسمان است. وضعیت ستاره سهیل طوری است که پس از طلوع، تا ارتفاع کمی از افق بالا آمده، دوباره سر خم می کند و در افق پنهان می شود (غروب می کند). که اگر افق کاملا" باز باشد می توان آن را در مدت کوتاهی مشاهده کرد. دیدن ستاره سهیل کار ساده ای نیست، و مدت زمانی که این ستاره قابل مشاهده است بسیار کوتاه است.